دل نوشته
سلام پسر گل من امشب بعد از یه مدت طولانی تونستم بشینم وبرات یادداشت بذارم. عزیز دل مامان وبابا دیگه یک سال ونیمه شدی خیلی خوب راه میری،میدوی،از همه چیز دوست داری بالا بری،وکلمات زیادی رو میگی ,مثلا گوجه خیلی دوست داری ,صدای همه حیوانات رو بلدی,به تازگی میگی مامان جون وبابا جون.به مامان فاطی هم میگی مامایی.خیلی شیرین شدی عزیزم من وبابا خیلی دوستت داریم .
محمد معین یک ساله شد
سلام به امید زندگی من.
پسرم امروز بعد از یه مدت طولانی فرصتی دست داد تا من برای شما پسر گلم یادداشت بذارم وکمی عکس بذارم خیلی دوست داشتنی شدی.دیگه الان میتونی خودت به تنهایی راه بری 6تا دندون در آوردی عزیز دلم.من وبابا خیلی دوست داریم گل یک ساله من.
نی نی هامون بزرگ شدند
نی نی هامون دیگه بزرگ شدند. رستا جونم بزودی یکساله و معین ده ماهه میشن.
این هم
این هم رستا جون
عکس نه ماهگی
عس
جیگر منی خاله جون چند تا عکس از تبلت مامانت برات میذارم. اخه شما خیلی وقت مامانی رو پر کردی گلم.
عکسهای 5 ماهگی
عزیز خاله الهی قربونت بشم بالاخره چند تا عکس ازت گیر آوردم تا توی وبلاگات بذارم. از دست این مامان و بابات که اینقدر تنبل هستند. منم که حسابی سرم شلوغه و وقتم کم برای این کارا ولی باز هم برات عکس میذارم خیلی دوست دارم عزیزم.
اولین آوای جدیدی که معین گفت
عزیز دلم دیروز اولین آوایی که گفتی ادا بوددقیقا چهار ماه و21 روزت بود من وبابا خیلی خوشحال شدیم برامون خیلی هیجان داشت.این روزا خیلی شیرین شدی برامون طوری که وقتی خوابی دلم برات تنگ میشه دوست دارم عشق من.
انالله واناالیه راجعون
عزیز دلم امروز روز هفتمی که مادر جون دیگه بین ما نیست. این رو بدون که خیلی دوستت داشت بهت میگفت کبوتر مادر .بابا رو هم خیلی دوست داشت مادربزرگ بابا بود .خدا رحمتش کنه خیلی مهربون بود.
تمام شدن سه ماهگی
معین عزیزم امروز سه ماهش تموم شده و تازه وارد چهار ماه شده.من وبابا برای اولین بار با پسرم به سفر دو روزه رفتیم.نیشابور و کدکن خیلی خوش گذشت ولی پسرم کمی خسته شده بود.انشااله که بتونیم با هم سفرهای طولانی تر بریم.