عزیز دلم 17 اردیبهشت روز چهار شنبه دو ماهش تموم شد من و مامان جون رفتیم بهداشت وواکسن دو ماهگی معین جونم رو زدیم نفس مامان خواب بود برای واکسن زدن بیدارش کردم موقع تزرق کمی گریه کرد ولی بعد آروم شد .چون قطره استامینیفون میخورد عشق مامان خیلی بی حال بود تا فردا بعد از ظهرش همین طوری بود تا اینکه بهتر شد. ولی کلی تغییر کرده حرکات جدیدی نشون میده که من رو خیلی خوشحال کرده .
محمد معین یکدونه
خاله شدم
محمد معین جان تا این لحظه 10 سال و 2 ماه و 1 روز سن دارد
آرشیو مطالب
- فروردین 1399 ( 1 پست )
- مهر 1394 ( 6 پست )
- فروردین 1394 ( 3 پست )
- آذر 1393 ( 2 پست )
- مرداد 1393 ( 5 پست )
- خرداد 1393 ( 1 پست )
- اردیبهشت 1393 ( 4 پست )
- فروردین 1393 ( 2 پست )
- اسفند 1392 ( 6 پست )
- بهمن 1392 ( 2 پست )
- دی 1392 ( 2 پست )
- آذر 1392 ( 5 پست )
- آبان 1392 ( 8 پست )
- مهر 1392 ( 5 پست )
- شهریور 1392 ( 5 پست )
- مرداد 1392 ( 2 پست )
- تیر 1392 ( 2 پست )
نویسندگان
آخرین مطالب
لینک دوستان
- شهرزاد قصه گو
- رستا دختری زیبا
- شهریار قهرمان
- یسنا کوچولوی مامان و بابا
- پرفسور علی
- شهریار آهوی زیبا
- عزیز دل بابا هانیه
- هستی خانومی
- محمد پارسا جان
- رز همه چیز بابا و مامان
- ✿امیرکیان آقا✿
- مهيار جوووون
- مرسانا جوووووون
- پسر نازم
- rahan_shams_mehrabani
- پسرم کیان
- مهزیار نفسه عمه
- خاطرات من و نی نی
- محمدحسین پورزنگنه
- گلاب
- gol pesare mamano baba
- دنياي زيباي من
آمار وبلاگ
بازدیدهای امروز : 13 نفر
بازدیدهای دیروز : 27 نفر
كل بازدیدها : 193840 نفر